معنی حرف یازدهم

حل جدول

حرف یازدهم

ذال

لغت نامه دهخدا

یازدهم

یازدهم. [دَ هَُ] (عدد ترتیبی مرکب، ص نسبی) عدد ترتیبی برای یازده. در مرتبه ٔ میان دهم و دوازدهم.

اخفش یازدهم

اخفش یازدهم. [اَ ف َ ش ِ دَ هَُ] (اِخ) رجوع به اخفش هارون بن موسی... شود.

ژان یازدهم

ژان یازدهم. [ن ِ دَ هَُ] (اِخ) پاپ مسیحی متولد بسال 906 و متوفی بسال 936 م. به رُم.

لئون یازدهم

لئون یازدهم. [ل ِ ءُ ن ِ دَ هَُ] (اِخ) پاپ مسیحی به سال 1605 م.

قسطنطین یازدهم

قسطنطین یازدهم. [ق ُ طَ طی ن ِ دَ هَُ] (اِخ) پالیولوغوس (1405- 1453 م.). آخرین امپراطور بیزنطی که در دفاع از قسطنطنیه کشته شد. (از ذیل المنجد).

رامسس یازدهم

رامسس یازدهم. [س ِ س ِ دَ هَُ] (اِخ) من مارع ست پن پتاه. از خاندان بیستم فراعنه ٔ قدیم مصر که 27 سال سلطنت کرد.رجوع به تاریخ مصر قدیم ص 27 و 30 و 32 و 140 شود.

پی یازدهم

پی یازدهم. [ی ِ دَ هَُ] (اِخ) (راتی) پاپ مسیحی از سال 1922 تا سال 1939 م. وی با حکومت ایتالیا پیمان لاتران را بسال 1929 مبنی بر استقلال ارضی مقرّ پاپ امضا کرده است.

بطلمیوس یازدهم

بطلمیوس یازدهم. [ب َ ل َ س ِ دَ هَُ] (اِخ) اولت (بمعنی نی زن) (79-51 ق.م.). از 80 تا 51 ق.م. سلطنت کرد. (از ناظم الاطباء). نام پادشاه یازدهم از بطالسه است. اولاد نامشروع بطلمیوس سوتر ثانی است. بسال 80 ق.م. مصریها وی را بتخت بطالسه نشاندند ولی جمهوری روم از تصدیق وی خودداری نمود. سرانجام بسال 59 ق.م. تحت حمایت پومپیوس درآمدو مورد قبول واقع شد اما باز این حرکت مصریان را خشمناک ساخت و در سنه ٔ 58 او را مجبور بفرار کردند و بعد از 3 سال باز بدستیاری رومیان بمصر بازگشت. 3 سال دیگر در تحت حمایت سپاهیان روم حکمرانی کرد و در 52ق.م. درگذشت. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.

حرف

حرف. [ح ِ] (ع مص) کسب کردن. (غیاث).

حرف. [ح َ] (اِخ) رستاقی از نواحی انبار.

حرف به حرف

حرف به حرف. [ح َ ب ِ ح َ] (ق مرکب) طابق النعل بالنعل. حذو نعل بنعل. حرفاً بحرف.
- حرف به حرف خواندن، بدقت و بتمام خواندن:
زن زنی بود کاردان و شگرف
آن ورق بازخواند حرف به حرف.
نظامی (هفت پیکر ص 211).